چرا کاهش نرخ تورم اهمیت دارد؟
در سالهای اخیر بسیاری از کشورها به دنبال کاهش نرخ تورم خود بوده اند. دلیل آن اتفاق نظر در میان بانکهای مرکزی و حتی میان مردم بوده که معتقدند کاهش تورم و ثبات قیمتها امر مهمی است که باید به صورت دراز مدت تداوم داشته باشد. این اتفاق نظر از تحقیقات اقتصادی و رویدادهای اقتصادی واقعی در طول سی سال گذشته حاصل شده است.
منطق پیگیری ثبات و کنترل قیمت به عنوان هدف اولیه بلندمدت سیاست پولی کشور بر دو اصل مهم استوار است. اول اینکه قیمت های ناپایدار می تواند منجر به تورم بیشتر و افزایش نرخ بیکاری گردد. دوم اینکه ثبات قیمت در بلندمدت سطح بالاتری از بازده اقتصادی و رشد اقتصادی سریعتر را به همراه دارد. بنابراین ثبات قیمت هدف اصلی و بلندمدت مناسبی برای سیاست پولی است زیرا نتایج بهتری در کاهش نرخ تورم و شکوفایی اقتصادی را به همراه خواهد داشت.
البته هر استراتژی احتمال دارد برای یک دوره زمانی خاص و در یک محدوده جغرافیایی خاص قابل استفاده باشد. بنابراین هر دولت باید سیاستهای خاص خود را در کنترل تورم داشته باشد. همچنین به کارگیری یک روش در زمانهای مختلف نیز کارآمد نخواهد بود.
اثر کنترل قیمت بر کاهش نرخ تورم چیست؟
منظور از کنترل قیمت ها تعیین سقف یا کف قیمت هایی هستند که برای کالاهای خاصی توسط دولت در نظر گرفته شده و اجباری میشوند. همزمان با کنترل قیمت ها، برای مهار تورم حاصل از فشار دستمزدها، می¬توان سیاست کنترل دستمزد را نیز اجرایی نمود.
اکثر دولت ها در تلاش برای کاهش نرخ تورم رو به افزایش، کنترل قیمت ها را به صورت گسترده اعمال می کنند. تثبیت قیمت ها، در ابتدای کار تاثیر زیادی دارند، اما زمانی که تورم به بالاترین سطح خود برسد، نمی توان قیمتها را کنترل کرد.
عوامل زیادی بر ناکارآمد بودن سیاست کنترل قیمت ها و عدم مدیریت تورم در یک کشور موثر است. اوضاع اقتصادی و سیاسی و حتی شروع جنگ در کشورهایی که با این کشور در حال معامله هستند، مهار قیمت را از بین می برد و به اصطلاح تورم وارداتی را به این کشور تحمیل می کند. همچنین تحریم های اقتصادی جهانی، سقوط ارزش پول رایج کشور، و پیچیدگی سیستم کنترل قیمت از دیگر موارد می باشند.
تاثیر سیاست پولی انقباضی بر تورم چیست؟
در حال حاضر، سیاست پولی انقباضی، رایج ترین روش برای کنترل تورم می باشد. هدفی که سیاست انقباضی دنبال می کند، کاهش عرضه پول در اقتصاد یک کشور همزمان با افزایش نرخ بهره است. این کار به کاهش هزینههای مصرفکنندگان و کسبوکارها کمک میکند.
وقتی که نرخهای بهره در اوراق بهادار دولتی بالاتر رود، بانکها و سرمایهگذاران به خرید اوراق خزانه دولتی تشویق می شوند. زیرا در خرید اوراق، نرخ بازده معین و تضمینی نهفته است و مانند سرمایهگذاریهایی با نرخ سود پایین، ریسکپذیری ندارد.
با افزایش این نرخها، بانکها و سایر وامدهندگان تشویق میشوند تا نرخ وامهای پرریسکتر را افزایش دهند. در نتیجه عرضه پول کم می شود و در کاهش نرخ تورم تاثیر می گذارد.
البته دولت ها روش های مطمئنی برای توقف تورم ندارند. آنها می توانند سقفی برای قیمت ها تعیین کنند، اما در کنترل کامل قیمت ها که بتواند روی کاهش نرخ تورم تاثیر بگذارد، سابقه خوبی ندارند. امروزه پیروی از یک سیاست پولی انقباضی روشی است که برای کنترل تورم کاربرد دارد.
عملیات بازار باز چه تاثیری بر تورم دارد؟
یکی از موارد اجرایی عملیات بازار باز، خرید و فروش اوراق بهادار دولتی است. این کار در کنترل میزان عرضه پول و تعدیل نرخ بهره تاثیر دارد. خرید اوراق بهادار سبب بالا رفتن نقدینگی در بازارهای مالی می شود که بر نرخ بهره، تاثیر نزولی وارد می کند. ولی فروش اوراق عکس این کار عمل می کند.
مکانیزم اجرایی این عملیات هنگامی شکل می گیرد که بانک مرکزی به این نتیجه می رسد که نرخ بهره در بازار مالی بین بانک ها از میزانی که هدفگذاری شده بود، بالاتر رفته است. بنابراین اوراق مالی دولتی را که در گذشته به واسطه بانکها از دولت خریداری شده بود، دوباره از آنها بازخرید می کند.
از سوی دیگر اگر برای بانک مرکزی به عنوان سیاستگذار پولی کشور مشخص شد که حجم نقدینگی بیشتر از مقدار تعیین شده است و سبب کم شدن غیرمنطقی نرخ بهره شده، اوراق مالی خود را که در گذشته از بانکها خریداری کرده بود، به فروش میرساند.